لاله گونلغتنامه دهخدالاله گون . [ ل َ / ل ِ ] (ص مرکب ) مانند لاله . لاله فام . دارای رنگ لاله . سرخ : درو دشتها شدهمه لاله گون به دشت و بیابان همی رفت خون . دقیقی .اگر در نبرد من آ
ابن المارستانیهلغتنامه دهخداابن المارستانیه . [ اِ نُل ْ رِ نی ی َ ] (اِخ ) عبیداﷲ التیمی البکری . قفطی در شرح حال عبدالسلام بن عبدالقادر... جنگی دوست گوید آنگاه که عبدالقادر متهم به مذهب