شافسقلغتنامه دهخداشافسق . [ ف َ س َ ] (اِخ ) معرب شابسه است از قرای مرو. رجوع به لباب الانساب ، ذیل شافسقی و شابسته شود.
شافسقیلغتنامه دهخداشافسقی . [ ف َ س َ ] (اِخ ) سعیدبن احمدبن محمدبن معدان ، مکنی به ابواحمد پدر ابوالعباس المعدانی فقیه صاحب تصانیف است . در قریه ٔ شابسه متولد شد سپس بشهر منتقل گ
شافسقیلغتنامه دهخداشافسقی . [ ف َ س َ ] (ص نسبی ) منسوب به شافسق . شابستی . رجوع به شافسق و شابستی شود.
شافسقلغتنامه دهخداشافسق . [ ف َ س َ ] (اِخ ) معرب شابسه است از قرای مرو. رجوع به لباب الانساب ، ذیل شافسقی و شابسته شود.
شافسقیلغتنامه دهخداشافسقی . [ ف َ س َ ] (اِخ ) سعیدبن احمدبن محمدبن معدان ، مکنی به ابواحمد پدر ابوالعباس المعدانی فقیه صاحب تصانیف است . در قریه ٔ شابسه متولد شد سپس بشهر منتقل گ
شافسقیلغتنامه دهخداشافسقی . [ ف َ س َ ] (ص نسبی ) منسوب به شافسق . شابستی . رجوع به شافسق و شابستی شود.