49 مدخل
آنالوگ، قیاسی، شباهت، شی قابل قیاس، لغت متشابه
مانَستی. برای نمونه، "ورودی آنالوگ" به پارسی می شود "درونداد مانستی".
ورودی زمین آنالوگ
مبدل آنالوگ به دیجیتال
کامپیوتر آنالوگ، کامپیوتر قیاسی
همگام سازی، قیاس کردن، تشبیه کردن