شخیرلغتنامه دهخداشخیر. [ ش ِخ ْ خی ] (اِخ ) مطرف بن عبداﷲبن شخیر از اعبدمردم و افضل ایشان بود در وقت خود. (منتهی الارب ).
شخیرلغتنامه دهخداشخیر. [ ش ِخ ْ خی ] (ع ص ) مرد بسیارآواز از بینی . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
شعيردیکشنری عربی به فارسیجو , شعير , جو سبز شده خشک , مالت , ابجو ساختن , مالت زدن , بحالت مالت دراوردن