شترگاولغتنامه دهخداشترگاو. [ ش ُ ت ُ ] (اِ مرکب ) اشترگاو. اشترگاوپلنگ . شترگاوپلنگ . مخفف شترگاوپلنگ است که به عربی زرافه باشد. (انجمن آرا). جانوری است که آن را به عربی زرافه گوی
شترگاوپلنگلغتنامه دهخداشترگاوپلنگ . [ ش ُ ت ُ وْ پ َ ل َ ] (اِ مرکب ) به معنی اشترگاو و شترگاو که همان زرافه است . گاوپلنگ . حیوانی است افریقایی که به قدر استر است ، پایش مثل پای گاو،
شترگاوپلنگلغتنامه دهخداشترگاوپلنگ . [ ش ُ ت ُ وْ پ َ ل َ ] (اِ مرکب ) به معنی اشترگاو و شترگاو که همان زرافه است . گاوپلنگ . حیوانی است افریقایی که به قدر استر است ، پایش مثل پای گاو،
اشترگاوپلنگلغتنامه دهخدااشترگاوپلنگ . [ اُ ت ُ پ َ ل َ ] (اِ مرکب ) حیوانی است که بعربی زرافه گویند. (آنندراج ) (انجمن آرای ناصری ). شترگاوپلنگ . همان شترمرغ است [ کذا ]. (شرفنامه ٔ من
زرافلغتنامه دهخدازراف . [ زَ ] (از ع ، اِ) جانوری است که آن را زرافه و شترگاوپلنگ خوانند چه گویند سر و گردن او مانند شتر، دست و پای او همچون دست و پای گاو و بدن او به پلنگ می ما
زرافهفرهنگ انتشارات معین(زَ فِ) [ ع . ] (اِ.) = زراف : حیوانی است پستان دار و نشخوارکننده و بزرگ جثه به اندازة شتر، گردن دراز و دست های بلند و پاهای کوتاه دارد. در فارسی اشترگاوپلنگ و