محنشلغتنامه دهخدامحنش . [ م ُ ن ِ ] (ع ص ) شتاباننده . || بازگرداننده . آنکه باز می گرداند. (ناظم الاطباء).
مستوفضلغتنامه دهخدامستوفض . [ م ُ ت َ ف ِ ] (ع ص ) شتابنده و دونده . || شتاباننده . || شتران پراکنده . || از شهر به درکننده و نفی نماینده . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). و رجوع به استیفاض شود.
مؤترلغتنامه دهخدامؤتر. [ م ُءْ ت َرر ] (ع ص ) نعت فاعلی از ائترار. (منتهی الارب ، ماده ٔ ارر). رجوع به ائترار شود. آنکه سبب می شود شتابانیدن را. (ناظم الاطباء). شتاباننده . (آنندراج ).