شبیکةلغتنامه دهخداشبیکة. [ ش ُ ب َ ک َ ] (اِخ ) نام دشتی است نزدیک عرجاء و گفته اند که نام محلی است میان مکه و زاهر و منزلی است از منازل حاجیان . (از معجم البلدان ). || آبی است م
شبیکهلغتنامه دهخداشبیکه . [ ش َ ک َ ] (از ع ، اِ) به معنی دام و کمند. (ناظم الاطباء). || هر چیز سوراخ سوراخ و پرسوراخ و سوراخدار. (ناظم الاطباء) : با وجود زال ناید انحلال در شبیک
شبیکهلغتنامه دهخداشبیکه . [ ش َ ک َ ] (از ع ، اِ) به معنی دام و کمند. (ناظم الاطباء). || هر چیز سوراخ سوراخ و پرسوراخ و سوراخدار. (ناظم الاطباء) : با وجود زال ناید انحلال در شبیک
ذودلاللغتنامه دهخداذودلال . [ دَ ] (ع ص مرکب ) خداوند ناز : با وجود زال ناید انحلال در شبیکه و در برت آن ذودلال .مولوی .
اخیانلغتنامه دهخدااخیان . [ اُ خ َی ْ یا ] (ع اِ مصغر) تصغیرگونه ای از اخ . || (اِخ ) نام دو کوه است در حق ذی العرجا بر شبیکه و آن آبی است در بطن وادئی و در آنجا چاههای بسیار است
زاهرلغتنامه دهخدازاهر. [ هَِ ] (اِخ ) برکه ای است میان مکه و تنعیم . (منتهی الارب ) (قاموس ). قطبی گوید: این همان وادی است که اکنون جوخی نام دارد. و سخاوی در شرح عراقیه گوید: مو
انحلاللغتنامه دهخداانحلال . [ اِ ح ِ ] (ع مص ) گشاده گردیدن گره . (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). گشاده شدن . (تاج المصادر بیهقی ) (غیاث اللغات ).حل شدن . بازشدن . گش