26 فرهنگ

6385 مدخل


ترجمه مقاله

شبیه

šabih

۱. مانند؛ همانند.
۲. تعزیه.

مانند، همانند، همدیس، همسان

۱. تالی، جور، عوض، قبیل، قرین، کفو، ماننده، مانسته، مانند، متشابه، متماثل، مثل، مشابه، نظیر، نمونه، هماننده، همانند، همسان
۲. تعزیه، نمایش ≠ متضاد، مختلف

akin, analogous, homogeneous, image, like , parallel, reminiscent, similar