شبکۀ حلقوی ـ شعاعیring and radial networkواژههای مصوب فرهنگستاننوعی الگوی خدمترسانی سامانههای حملونقل عمومی که در آن مسیرهای مختلف بهصورت حلقوی و شعاعی طراحی شدهاند
شبکۀ ارتباط دادهایdata communication networkواژههای مصوب فرهنگستانشبکهای جهانی که امکان انتقال سریع و به صرفۀ پیغامها و اطلاعات الکترونیکی را به کاربران میدهد
شبکۀ اطلاعاتinformation networkواژههای مصوب فرهنگستانمجموعۀ بههمپیوستهای از پایگاههای رایانهای برای مبادلۀ اطلاعات
شبکۀ الکتریکی فعالactive electric networkواژههای مصوب فرهنگستانشبکهای الکتریکی با یک یا چند چشمۀ انرژی
شبکۀ آبشارهایcascade networkواژههای مصوب فرهنگستانشبکهای متشکل از تعدادی بخشهای پیوسته که بهصورت خطی به یکدیگر اتصال یافتهاند
پردهلغتنامه دهخداپرده . [ پ َ دَ / دِ ] (اِ) حجاب . (دهار). غشاء. غِشاوه . خِدر. (دهار) (منتهی الارب ). غطاء. تتق . پوشه . پوشنه . سِتر. سِتاره . اِستاره . سِجاف . سَجف . سِجف .
شبکۀ درختیtree networkواژههای مصوب فرهنگستاننوعی آرایش شبکه که در آن شبکههای خطی با انواع پیکربندی نظیر ستارهای یا حلقوی تلفیق میشوند
همبندی درختیtree topologyواژههای مصوب فرهنگستاننوعی آرایش شبکه که در آن شبکههای خطی با دیگر انواع پیکربندی نظیر ستارهای یا حلقوی تلفیق میشوند
همبندی حلقهایloop topology, ring topologyواژههای مصوب فرهنگستاننوعی آرایش شبکه که در آن هر گره به دو شاخه متصل میشود بهنحویکه آرایش کلی صورت حلقوی پیدا میکند