شبکۀ حسگر بدنیbody sensor networkواژههای مصوب فرهنگستانشبکهای متشکل از یک یا دو گرهِ حسگر، که برای پایش سلامتی بر روی قسمتهای مهم بدن نصب میشوند
شبکۀ حسگرsensor networkواژههای مصوب فرهنگستانشبکهای از گرههای پرشمار و مستقل از حسگرهای کوچک، که دارای توانایی حسگری و پردازش و ارتباطات هستند
شبکۀ حسگر بیسیمwireless sensor network, WSNواژههای مصوب فرهنگستانشبکهای متشکل از شماری حسگر کمهزینه که در پایش برخی متغیرهای فیزیکی یا محیطی همکاری میکنند
شبکۀ ارتباط دادهایdata communication networkواژههای مصوب فرهنگستانشبکهای جهانی که امکان انتقال سریع و به صرفۀ پیغامها و اطلاعات الکترونیکی را به کاربران میدهد
شبکۀ اطلاعاتinformation networkواژههای مصوب فرهنگستانمجموعۀ بههمپیوستهای از پایگاههای رایانهای برای مبادلۀ اطلاعات
اینترنتinternetواژههای مصوب فرهنگستانشبکۀ جهانی رایانهها متشکل از تعداد زیادی شبکۀ رایانهای بههمپیوسته و گسترده در سطح جهان
اینترنت چیزهاinternet of thingsواژههای مصوب فرهنگستانشبکۀ جهانی رایانهها و حسگرها و فعالگرهایی که ازطریق قراردادهای اینترنت به هم متصل هستند اختـ . چیزنت IOT متـ . اینترنت اشیا internet of objects
تورینۀ شگفتrete mirabileواژههای مصوب فرهنگستانشبکۀ پیچیدهای از مویرگهای خونی ماهیان که جریان خون در آن ممکن است خلاف جریان عمومی خون در بدن باشد