شبکۀ حسگرsensor networkواژههای مصوب فرهنگستانشبکهای از گرههای پرشمار و مستقل از حسگرهای کوچک، که دارای توانایی حسگری و پردازش و ارتباطات هستند
شبکۀ حسگر بدنیbody sensor networkواژههای مصوب فرهنگستانشبکهای متشکل از یک یا دو گرهِ حسگر، که برای پایش سلامتی بر روی قسمتهای مهم بدن نصب میشوند
شبکۀ حسگر بیسیمwireless sensor network, WSNواژههای مصوب فرهنگستانشبکهای متشکل از شماری حسگر کمهزینه که در پایش برخی متغیرهای فیزیکی یا محیطی همکاری میکنند
شبکۀ ارتباط دادهایdata communication networkواژههای مصوب فرهنگستانشبکهای جهانی که امکان انتقال سریع و به صرفۀ پیغامها و اطلاعات الکترونیکی را به کاربران میدهد
شبکۀ اطلاعاتinformation networkواژههای مصوب فرهنگستانمجموعۀ بههمپیوستهای از پایگاههای رایانهای برای مبادلۀ اطلاعات
اینترنت چیزهاinternet of thingsواژههای مصوب فرهنگستانشبکۀ جهانی رایانهها و حسگرها و فعالگرهایی که ازطریق قراردادهای اینترنت به هم متصل هستند اختـ . چیزنت IOT متـ . اینترنت اشیا internet of objects
سامانۀ درگیری اشتراکیcooperative engagement system, CESواژههای مصوب فرهنگستانسامانهای که حسگرهای پدافند هوایی را هماهنگ و دادههای بهدستآمده را به نحوی یکپارچه میکند که از شبکۀ سامانههای منفرد، نوعی سامانۀ پدافند هوایی نامتمرکز اما
اینترنت چیزهاinternet of thingsواژههای مصوب فرهنگستانشبکة جهانی رایانهها و حسگرها و فعالگرهایی که ازطریق قراردادهای اینترنتی به هم متصل هستند نیز: چیزنت، شیءنت IoO اینترت اشیا internet of objects
دودلغتنامه دهخدادود. (اِ) جسمی بخارشکل شبیه به ابر که از اجسام در حین احتراق متصاعد می گردد. (ناظم الاطباء). جسمی تیره و بخاری شکل و شبیه ابر که به سبب سوختن اشیاء پدید آید و ب