شبکۀ ترکیبیcomposite networkواژههای مصوب فرهنگستاندر مبحث برنامهریزی حملونقل، گروهی از خطوط بههمپیوسته که مجموعهای از امکانات یا مسیرهای موجود و پیشنهادی با روشهای مختلف حملونقل را نشان میدهد
ارزیابی شبکۀ ترکیبیcomposite network assessmentواژههای مصوب فرهنگستانارزیابی گروهی از خطوط بههمپیوستۀ مجموعهای از امکانات و مسیرهای موجود یا پیشنهادی برای استفاده از شکلهای مختلف حملونقل
تحلیل شبکۀ ترکیبیcomposite network analysisواژههای مصوب فرهنگستانتحلیل گروهی از خطوط بههمپیوستۀ مجموعهای از امکانات و مسیرهای موجود یا پیشنهادی بهمنظور استفاده از شکلهای مختلف حملونقل
مدل شبکۀ ترکیبیcomposite network modelواژههای مصوب فرهنگستانالگویی برای گروهی از خطوط بههمپیوستۀ مجموعهای از امکانات و مسیرهای موجود یا پیشنهادی بهمنظور استفاده از شکلهای مختلف حملونقل
شبکۀ ارتباط دادهایdata communication networkواژههای مصوب فرهنگستانشبکهای جهانی که امکان انتقال سریع و به صرفۀ پیغامها و اطلاعات الکترونیکی را به کاربران میدهد
فراخباند روی خط برق بیسیمwireless-broadband over power lineواژههای مصوب فرهنگستاننوعی فراخباند روی خط برق بیسیم که در آن، با استفاده از یک میانای بیسیم، نشانکهای خط ولتاژمتوسط را به نشانکهای همساز با شبکۀ محلی بیسیم تبدیل میکنند تا ش
خودروِ ترکیبی برقِشهریplug-in hybrid, plug-in hybrid electric vehicle, PHEV, plug-in hybrid vehicle, PHVواژههای مصوب فرهنگستانخودروی ترکیبی که انرژی الکتریکی موردنیاز آن ازطریق اتصال به شبکۀ برق شهری نیز تأمین میشود
ترکیب درونشبکهایinterstitial compoundواژههای مصوب فرهنگستانترکیبی که در آن یونها یا اتمهای یک مادۀ نافلز فضاهای خالی حفرهگون را در شبکۀ بلوریِ فلز پر میکنند
ترکیب درونگیرinclusion compoundواژههای مصوب فرهنگستانترکیبی که در آن گونۀ مهمان از هر طرف در احاطۀ گونههای تشکیلدهندۀ شبکۀ بلور است
ساختارفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ غیرآلی اختار، بافت، ساخت، زیرساخت، شبکه، آرایش طرح، الگو، ساختمان، سامانه، ترکیب، بافت متقاطع زیربنا، استخوانبندی، اسطقس (اسوقس)، روبنا، بدنه، پیک