دیکشنری عربی به فارسی
گيره , گيره قزن قفلي , جفت چپراست , قلا ب , دراغوش گرفتن , بستن , رنده , بخاري تو ديواري , شبکه , پنجره , ميله هاي اهني , قفس اهني , زندان , صداي تصادم نيزه و شمشير , رنده کردن , ساءيدن , ازردن , به زور ستاندن , چارچوب اهني , تيز و دلخراش , گوشت ريز , ساينده , کار مشبک , شبکه بندي , شبکه کاري , رزه