شبه جزیرهواژهنامه آزادبه سرزمینی که از سه طرف به آب برسد ولی یک طرفش را خشکی گرفته باشد شبه جزیره گویند. در صورتی که جزیره را از چهار طرف آب گرفته. نیم خوست، نیم آداک یا نیم آدک، سرز
بالکانلغتنامه دهخدابالکان . (اِخ ) (شبه جزیره ٔ بالکان ) یکی از سه شبه جزیره ٔ معروف جنوب اروپا و شرقی ترین آن است که به کوهستان کارپات در مرکز اروپا منتهی میشود. دریاهای آدریاتیک
بوسنهلغتنامه دهخدابوسنه . [ بُس ْ ن ِ ] (اِخ ) یکی از ممالک شبه جزیره ٔ بالکان که مدتها جزء امپراطوری عثمانی بود و پس از معاهده ٔبرلن در 1326 هَ . ق . از دولت عثمانی منتزع شده و
پیونیالغتنامه دهخداپیونیا. [ ی ُ ] (اِخ ) از خطه های باستانی شبه جزیره ٔ بالکان است و آن عبارت بوده است از قسمت شمال شرقی مقدونیه و قسمت شمال غربی تراکیه یعنی جهات اسکوب و صوفیه .
تیرانالغتنامه دهخداتیرانا. (اِخ ) پایتخت کشور جمهوری آلبانی در شبه جزیره ٔ بالکان که بیش از 31000 تن سکنه دارد. (از فرهنگ فارسی معین ). رجوع به لاروس شود.