شبقلغتنامه دهخداشبق .[ ش َ ب َ ] (ع اِ) در اصطلاح عامه ، ترکه . (از دزی ج 1 ص 722). شاخه ٔ نازک عصامانند. || عصا و چوبدست : شبقه بالعصا؛ او را با عصا بزد. (از محیط المحیط). ||
غابرووهلغتنامه دهخداغابرووه . [ رو وَ ] (اِخ ) نام قصبه ای است در سنجاق طرنوه بلغارستان واقع در 37 هزارگزی جنوب غربی آن نزدیک تنگه ٔ مشهور شبقه و روی نهر یانتره که تابع نهر دانوب ا