شباهت داشتنلغتنامه دهخداشباهت داشتن . [ ش َ / ش ِ هََ ت َ ] (مص مرکب ) مانستن .مشابهت داشتن . شبیه و مانند بودن . (ناظم الاطباء).
مانندگی داشتنلغتنامه دهخدامانندگی داشتن . [ ن َن ْ دَ / دِ ت َ ] (مص مرکب ) شباهت داشتن : هرعاقل که به انصاف تأمل کند، انکار نکند که در این اختیار مجبری به گبرکی بهتر مانندگی دارد که به
تاییدنلغتنامه دهخداتاییدن . [ دَ ] (مص ) شباهت داشتن و مشابه بودن .(ناظم الاطباء) (از لسان العجم شعوری ج 1 ورق 286).
resembledدیکشنری انگلیسی به فارسیشبیه به، شباهت داشتن، مانستن، تشبیه کردن، مانند بودن، همانند کردن یا بودن