شاوانلغتنامه دهخداشاوان . (اِخ ) قریه ای است از قرای مرو و فاصله ٔ میان این محل و مرو شش فرسخ مسافت است . (از معجم البلدان ) (از انساب سمعانی ).
شاوانیلغتنامه دهخداشاوانی . [ ] (ص نسبی ) انتساب است به شاوان که از قرای مرو است . (از سمعانی ) (از معجم البلدان ).
شاوانالغتنامه دهخداشاوانا. (اِخ ) دهی از دهستان بخش اشنویه شهرستان ارومیه . دارای 215 تن سکنه . آب آن از چشمه . محصول آن غلات است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
پوویس د شاوانلغتنامه دهخداپوویس د شاوان . [ دُ ] (اِخ ) پیر. نقاش فرانسوی . مولد لیون (1824 - 1898 م .).
شاوانیلغتنامه دهخداشاوانی . [ ] (ص نسبی ) انتساب است به شاوان که از قرای مرو است . (از سمعانی ) (از معجم البلدان ).
شاوانالغتنامه دهخداشاوانا. (اِخ ) دهی از دهستان بخش اشنویه شهرستان ارومیه . دارای 215 تن سکنه . آب آن از چشمه . محصول آن غلات است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
پوویس د شاوانلغتنامه دهخداپوویس د شاوان . [ دُ ] (اِخ ) پیر. نقاش فرانسوی . مولد لیون (1824 - 1898 م .).
شمیرانیلغتنامه دهخداشمیرانی . [ ش َ ] (اِخ ) ابوالمظفر محمدبن عباس ... شمیرانی شاوانی . از راویان است و از ابوبکر احمدبن ... نسوی الحافظ خبر شنید و ابوجعفرمحمدبن ابی علی همدانی و ج
شمیرانلغتنامه دهخداشمیران . [ ش َ ] (اِخ ) نام ناحیه ای در جانب شمال ولایت هرات . (ناظم الاطباء). دهی است به مرو. (منتهی الارب ). دیهی بود در هشت فرسخی مرو که غزها ویرانش کردند و