لغتنامه دهخدا
زرین کلاه . [ زَرْ ری ک ُ ] (ص مرکب ، اِ مرکب ) آنکه کلاه زرین داشته باشد. با کلاه زرین . با کلاه طلائی . (آنندراج ). با کلاه زرین . با کلاه طلائی . دارنده ٔ کلاهی از زر. || پیشخدمت حضور پادشاه . (ناظم الاطباء) (فرهنگ فارسی معین ). نوعی از غلامان و چاکران . (یادداشت بخط مرحوم