شافعیلغتنامه دهخداشافعی . [ ف ِ ] (اِخ ) احمدبن محمد حکیم . طبیب معاصر. او راست : «بلاغ الامنیة بالحصول الصحیته » در صفت بیماریها و طرق پیشگیری آنها. (معجم المطبوعات ).
شافعیلغتنامه دهخداشافعی . [ ف ِ ] (اِخ ) احمدبن محمد، ملقب به نجم الدین ، معروف به تمولی . رجوع به احمدبن محمد شود.
شافعیلغتنامه دهخداشافعی . [ ف ِ ] (اِخ ) الدکتور محمدبک . از اطبای مصری معاصر که بریاست دانشکده ٔ پزشکی نیز رسید و کتبی در علم طب تألیف کرد. از آنجمله است : 1 - احسن الاغراض فی
شافعیلغتنامه دهخداشافعی . [ ف ِ ] (اِخ ) نام و نسب : محمدبن ادریس بن عباس بن عثمان بن شافعبن سائب بن عبیدبن یزیدبن هاشم بن عبدالمطلب بن عبدمناف قرشی مطلبی ، مکنی به ابوعبداﷲ. و ا
شافعیلغتنامه دهخداشافعی . [ ف ِ ] (ص نسبی ) پیرو مذهب شافعی . ج ، شافعیه و شوافعة؛ یقال «رجل شافعی و مذهب شافعی و رجال شوافعة». (اقرب الموارد). رجوع به شافعیة و شافعی (محمدبن ادر
شافعیهلغتنامه دهخداشافعیه . [ ف ِ عی ی َ ] (اِخ ) نام ناحیتی است در عراق از ایالت دیوانیه . (از معجم البلدان ).
شافعیهلغتنامه دهخداشافعیه .[ ف ِ عی ی َ ] (اِخ ) شافعیان پیروان مذهب شافعی . پیروان امام شافعی . یکی از پنج فرقه ٔ اصحاب حدیث . (بیان الادیان ). مذهب شافعی از بغداد و مصر، مراکز ع
زاویه ٔ شافعیلغتنامه دهخدازاویه ٔ شافعی .[ ی َ ی ِ ف ِ عی ی ] (اِخ ) مدرسی است در جامع عتیق مصرو گفته میشود که شافعی در آنجا تدریس فقه میکرده است . سلطان عبدالعزیز عثمان فرزند ملک صلاح ا
علی شافعیلغتنامه دهخداعلی شافعی . [ ع َ ی ِ ف ِ ] (اِخ ) ابن احمدبن محمدبن علی واحدی نیشابوری شافعی . مکنی به ابوالحسن . رجوع به ابوالحسن (علی بن ...) و علی (ابن احمد...) شود.
شافعیهلغتنامه دهخداشافعیه .[ ف ِ عی ی َ ] (اِخ ) شافعیان پیروان مذهب شافعی . پیروان امام شافعی . یکی از پنج فرقه ٔ اصحاب حدیث . (بیان الادیان ). مذهب شافعی از بغداد و مصر، مراکز ع
شافعیهلغتنامه دهخداشافعیه . [ ف ِ عی ی َ ] (اِخ ) نام ناحیتی است در عراق از ایالت دیوانیه . (از معجم البلدان ).
زاویه ٔ شافعیلغتنامه دهخدازاویه ٔ شافعی .[ ی َ ی ِ ف ِ عی ی ] (اِخ ) مدرسی است در جامع عتیق مصرو گفته میشود که شافعی در آنجا تدریس فقه میکرده است . سلطان عبدالعزیز عثمان فرزند ملک صلاح ا
علی شافعیلغتنامه دهخداعلی شافعی . [ ع َ ی ِ ف ِ ] (اِخ ) ابن احمدبن محمدبن علی واحدی نیشابوری شافعی . مکنی به ابوالحسن . رجوع به ابوالحسن (علی بن ...) و علی (ابن احمد...) شود.