شاطی ءالوادیلغتنامه دهخداشاطی ءالوادی . [ طِ ئُل ْ ] (اِخ ) شاطی ٔ عثمان . شاطی ٔ النهر. رجوع به شاطی ٔ عثمان شود.
شاطیلغتنامه دهخداشاطی ٔ. [ طِ ءْ ] (ع اِ) کرانه ٔ رود. (ترجمان علامه ٔ جرجانی تهذیب عادل بن علی ): شاطی ٔ الوادی ؛ کرانه ٔ رودبار. (منتهی الارب ): الشاطی ٔ من النهر؛ شطه و ساحله
شاطیلغتنامه دهخداشاطی . (ص نسبی ) نوعی انگور منسوب به شاط در ایالت قرناطه . قصبه شاط که به ادریس نیز معروف است . انگورهای درشت خوش نمایی برنگ سرخ و لب ترش دارد که بهمه ٔ نقاط اس
شاطیلغتنامه دهخداشاطی . (ع اِ) شاطی ٔ، کرانه ٔ رود. (مهذب الاسماء) (دهار). کناره ٔ دریا و رود. (آنندراج ). کنار. (نصاب ). کناره . ساحل . ریف . عِدوَه . جِلهَه : نبیذ پیش من آمد
شاطی ٔ عثمانلغتنامه دهخداشاطی ٔ عثمان . [ ءُ ع ُ ] (اِخ ) یا شاطی ٔالوادی یا شاطی ءالنهر و مراد از آنها شاطی ٔ (ساحل ) دجله است و آن سرزمینی است در بصره که عثمان بن عفان به عوض خانه ای
تاج الدینلغتنامه دهخداتاج الدین . [ جُدْ دی ] (القاضی ... مکی ) (اِخ ) ابن احمدبن ابراهیم بن تاج الدین بن محمد متوفی بسال 1066 هَ . ق . قاضی ادیب از اهالی مکه واصلش از مدینه بود اشعا
شاطی ٔ النهرلغتنامه دهخداشاطی ٔ النهر. [ طِ ئن ْ ن َ ] (اِخ ) شاطی ٔ عثمان . شاطی ٔ الوادی . رجوع به شاطی ٔ عثمان شود.
شاطیلغتنامه دهخداشاطی ٔ. [ طِ ءْ ] (ع اِ) کرانه ٔ رود. (ترجمان علامه ٔ جرجانی تهذیب عادل بن علی ): شاطی ٔ الوادی ؛ کرانه ٔ رودبار. (منتهی الارب ): الشاطی ٔ من النهر؛ شطه و ساحله