۱. ‹شاشه› (زیستشناسی) بول؛ پیشاب؛ زهراب؛ کمیز.
۲. (بن مضارعِ شاشیدن) = شاشیدن
〈 شاش زدن: (مصدر لازم)
۱. شاشیدن.
۲. (مصدر متعدی) نم زدن به چیزی: ◻︎ نشست و سخن را همی خاش زد / ز آب دهن کوه را شاش زد (رودکی: ۵۴۲).
ادرار، بول، پیشاب، گمیز
pee, piss, urine, waste, water