شارلاتانلغتنامه دهخداشارلاتان . (فرانسوی ، ص ) کسی که با زبان خوش مردم را فریب دهد. (فرهنگ نظام ). حقه باز. شیاد. چاخان . چاچول . چاچولباز. یارم باز. و در «هدایه ٔ» ابوبکر ربیعبن اح
شارلاتانفرهنگ فارسی عمید / قربانزادهویژگی کسی که با چاپلوسی و چربزبانی مردم را فریب میدهد؛ حقهباز.
شارلاتانیلغتنامه دهخداشارلاتانی . (حامص ) حقه بازی . شیادی . شید. یارم بازی . چرب زبانی . چاخانی . چاچولبازی . رجوع به شارلاتان شود.
[مقلدفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رابطه د، تردست، بازیگر پیرو، دنبالهرو مترجم، مفسر شیاد، شارلاتان، متظاهر چاپلوس ◄ مقلد 851]