شارش جرمیmass flowواژههای مصوب فرهنگستانمقدار جرمی از شاره که در مدتزمان معین از واحد سطح عبور میکند
آهنگ شارش جِرمیmass flow rateواژههای مصوب فرهنگستانجِرمی از ماده که در واحد زمان از سطح مشخصی میگذرد متـ . بده جِرمی
شارش اَبَربحرانی مجراروبازsupercritical channel flowواژههای مصوب فرهنگستاننوعی شارش مجراروباز که عدد فرود آن بیش از یک است
حجم معیارcontrol volumeواژههای مصوب فرهنگستانناحیهای معین در فضا که افزارهای با شارش جرمی مانند فشردهساز را احاطه میکند
شارشسنج اتلافگرماییheat-loss flow meter, thermal mass flow meterواژههای مصوب فرهنگستانشارشسنجی که با سنجش میزان اتلاف گرما و تغییر دما در شارش گاز در درون لوله، آهنگ شارش جرمی آن را اندازه میگیرد
خفگی 2chokingواژههای مصوب فرهنگستانوضعیتی در جریان شارۀ تراکمپذیر (compressible fluid flow) که در آن شارش جِرمی به بیشترین حد خود افزایش مییابد یا سرعت آن در مجرا به سرعت صوت میرسد