انگشتیلغتنامه دهخداانگشتی . [ اَ گ ُ ] (اِ) نام گروهی از جانوران ریز. جانوران انگشتی نازا و بدون دهان و شاخک هستند. و رجوع به جانورشناسی عمومی فاطمی ج 1 ص 206 شود.
جانورشناسیلغتنامه دهخداجانورشناسی . [ ن َ / ن ِ / ن ْ وَ ش ِ ] (حامص مرکب ، اِ مرکب ) علمی که ببحث درباره ٔ صفات وساختمان بدن جانوران می پردازد و علاوه بر آن ممکن است از جهات مختلف دی
کیسه تنلغتنامه دهخداکیسه تن . [ س َ / س ِ ت َ ] (اِ مرکب ) (اصطلاح جانورشناسی ) فردی از شاخه ٔ کیسه تنان . ج ، کیسه تنان . (فرهنگ فارسی معین ). و رجوع به کیسه تنان شود.
خارپوستانلغتنامه دهخداخارپوستان . (اِ مرکب ) اسم شاخه ای از جانوران است که بهیچوجه نمیتوان وجه شباهتی بین آنها و جانوران دیگر یافت و بعقیده ٔ یکی از دانشمندان علوم طبیعی چنین بنظر می
مدوزلغتنامه دهخدامدوز. [ م ِ ] (فرانسوی ، اِ) در جانورشناسی به معنی هر یک از جانورانی که علم تولید مثل را در کلنی هیدروئید که جزو شاخه ٔ کیسه تنان هستند به عهده دارند. مدوزها اب