ramifiesدیکشنری انگلیسی به فارسیرفع می شود، منشعب شدن، منشعب کردن، شاخهشاخه شدن، شاخه دادن، شاخه بستن
ramifyingدیکشنری انگلیسی به فارسیتکه تکه کردن، منشعب شدن، منشعب کردن، شاخهشاخه شدن، شاخه دادن، شاخه بستن
branchedدیکشنری انگلیسی به فارسیشاخه ای، منشعب شدن، شاخه دراوردن، شاخهشاخه شدن، گل و بوته انداختن، مشتق شدن، جوانه زدن، براهجدیدی رفتن