هی ی سیامینلغتنامه دهخداهی ی سیامین . [ هی ُ ] (اِ) ماده ای است سمی از بذرالبنج . (یادداشت مؤلف ). رجوع به هیوسیامین شود.
واوفرهنگ انتشارات معین(حر.) سی امین حرف از حروف الفبای فارسی . ؛ یک ~ جا نینداختن چیزی را حذف نکردن .
سی املغتنامه دهخداسی ام . [ اُ ] (عدد ترتیبی ، ص نسبی ) در مرحله ٔ سی . سی امین . (فرهنگ فارسی معین ) : و چندان توقف نمود [ عبداﷲ عامر ] که جور را بستد در سال سی ام از هجرت . (فا
تیردادلغتنامه دهخداتیرداد. (اِخ ) سی امین پادشاه از سلسله ٔ اشکانیان ارمنستان موافق نوشته های مورخین ارمنستان و نویسندگان رومی است . او پسروالارش بود و در حدود 5 سال سلطنت کرد. رج
اﷲقلیلغتنامه دهخدااﷲقلی . [ اَل ْ لاه ق ُ ] (اِخ ) سی اُمین از خانان ازبک خیوه (1241 - 1258 هَ . ق .). (از معجم الانساب ).