سینمای آزادfree cinemaواژههای مصوب فرهنگستانجنبشی گذرا در سینمای انگلستان در دهۀ 50 که ویژگی آن رهایی از قواعد سینمای تجاری و رویکردی شخصی به فیلمسازی بود
سینمای بیواسطهdirect cinemaواژههای مصوب فرهنگستانگونهای از فیلم مستند که در آن وقایع جلوی دوربین با حداقل دستکاری، یعنی بدون بازسازی و نورپردازی و تمرین و حذف در مرحلۀ تدوین، ضبط میشود
سینمای تامtotal cinemaواژههای مصوب فرهنگستانمفهومی که آندره بازَن، نظریهپرداز فرانسوی، ابداع کرده است و بر سینمایی دلالت میکند که بازتاب واقعیت کامل و جامع باشد و شیوهها و فنون تولیدی آن تماشاگر را به
کابللغتنامه دهخداکابل . [ ب ُ ] (اِخ ) شهر مهم و پایتخت افغانستان در 43درجه و 30 دقیقه عرض شمالی و 69 درجه و 13 دقیقه ٔ طول شرقی ، در 1762 گزی فوق سطح دریا واقع در نجدی حاصلخیز
مدرجلغتنامه دهخدامدرج . [ م ُ دَرْ رَ ] (ع ص ) به درجات کرده . صاحب درجه ها. (یادداشت مؤلف ) درجه دار: خطکش مدرج . صفحه ٔ مدرج . درجه بندی شده . || پله پله شده . (فرهنگ فارسی م
احمدلغتنامه دهخدااحمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن محمدبن جریر ملقب به شیخ الاسلام معین الدین و مکنی به ابونصر و معروف به احمد جام و شیخ اهل عرفان . مولد وی به سال 441 هَ . ق . و وفات
غزنینلغتنامه دهخداغزنین . [ غ َ ] (اِخ ) صحیح کلمه همان غزنین به نون آخر است و غزنه تلفظ عامه می باشد و مجموع بلاد آن را زابلستان گویند و غزنین قصبه ٔ آن است . شهری بزرگ و ولایت
بلخلغتنامه دهخدابلخ . [ ب َ ] (اِخ ) شهری بزرگ است [ به خراسان ] و خرم و مستقر خسروان بوده است اندر قدیم ، و اندر وی بناهای خسروان است با نقشها و کارکردهای عجیب و ویران گشته .