سیندادلغتنامه دهخداسینداد. (اِخ ) از مرزبانان پارسی است که بر دیار عرب بر زمین کنده و حضرموت فرمان داده است . و قصرذی الشرقات ساخته ٔ اوست . شاعر گفته است : اهل الخورنق و السدیر و
سدادةدیکشنری عربی به فارسیدو شاخه , چوب پنبه , سربطري , توپي , جلوگيري کننده , بادريچه بستن , باچوب پنبه بستن
ذوالشرفاتلغتنامه دهخداذوالشرفات . [ ذُش ْ ش ُ رُ ] (اِخ ) (قصر...) صاحب مجمل التواریخ والقصص گوید: ذکر ایشان که در این عهد بر دیار عرب فرمان دادند. حمزه ٔ اصفهانی در تاریخ گوید که چن