سیمرغلغتنامه دهخداسیمرغ . [ م ُ ] (اِخ ) نام حکیمی است که زال در خدمت او کسب کمال کرد. (برهان ) (آنندراج ) : سام که سیمرغ پسرگیر داشت بود جوان گرچه پسر پیر داشت . نظامی (مخزن الا
سیمرغلغتنامه دهخداسیمرغ . [ م ُ ] (اِخ ) جانوری است مشهور و سیمرغ از آن گویند که هر لون که در پر هر یک مرغ میباشد، همه در پرهای او موجوداست و بعضی گویند که بغیر همین اسم فرضی وجو
سیمرغفرهنگ فارسی عمید / قربانزادهدر افسانهها، مرغی بسیاربزرگ که در کوه قاف آشیان داشته؛ سیرنگ؛ عنقا.