سیادتلغتنامه دهخداسیادت . [ دَ ] (ع مص ) سیادة. رجوع به سیادة شود. || (اِمص ) بزرگی . سرداری . (غیاث ). مهتری : مهتران ... قصد زیردستان از مذهب سیادت محظور شناسد. (کلیله و دمنه )
سیمتختلغتنامه دهخداسیمتخت . [ ت َ ] (اِخ ) ناحیتی است سردسیر بغایت و آبهای روان و مجاور صرام و با زرنگ است . (فارسنامه ٔ ابن البلخی ص 144).