سیروسفرهنگ انتشارات معین[ فر. ] (اِ.) 1 - ابری به شکل رشته های ظریف سفید یا تکه ها یا نوارهای باریک عمدتاً سفید جدا از هم ؛ این ابر جلوه ای ریسه دار یا گیسودار یا ابریشمی یا هر دو را د
سیروسفرهنگ نامها(تلفظ: sirus) (تلفظ فرانسوی کوروش) ، ← کوروش ؛ از زمرهی نامهای کهن ایرانی ؛ به علاوه ابرِ سیروس.
سیروسفرtravel and tourismواژههای مصوب فرهنگستانسفرها و دوران اقامت اشخاص در مکانهایی خارج از محل سکونت معمول برای تفریح یا کسبوکار یا مقاصد دیگر
کورش اوللغتنامه دهخداکورش اول . [ رُ ش ِ اَوْ وَ ] (اِخ ) «تیس پس » پادشاه پارس در سال 640 ق .م . درگذشت و سلطنت او بین دو پسرش یعنی کورش (سیروس ) و «آریارمن » تقسیم شد. گرچه آریارم
سرپولکلغتنامه دهخداسرپولک .[ س َ ل َ ] (اِخ ) نام محله ای به طهران که در جنوب طهران قرار گرفته است ، بین خیابان سیروس و مسجد شاه .