سیجانلغتنامه دهخداسیجان . (اِخ ) دهی است جزء دهستان ارنگه بخش کرج شهرستان تهران . دارای 359 تن سکنه . آب آن از چشمه سار. محصول آنجا غلات ، سیب ، لبنیات ، عسل . شغل اهالی زراعت ،
قیه سلطانواژهنامه آزاددر منطقه شهرستان کمیجان دو روستا به نام های سیجان و چلبی وجود دارد که در آن صخره بزرگی هست که مردم قدیم منطقه به آن ها تقدس خاصی قائل بودند و هر ساله مردم برای
ساجلغتنامه دهخداساج . (ع اِ) چادر سبز یا سیاه . ج ، سیجان . (منتهی الارب ) (شرفنامه ٔ منیری ). طیلسان سبز یا سیاه . (صراح ) (قطر المحیط) (اقرب الموارد) (شرح قاموس ). رجوع به تا
ساجلغتنامه دهخداساج . (اِ) درختی باشد بسیار بزرگ و بیشتر در هندوستان روید، طبیعت آن سرد و خشک است . (برهان ) (رشیدی ) (غیاث اللغات ).معرب درخت ساگ است ، و بهندی آنرا ساکهو نامن