سیاهک نیمهآشکارsemi-loose smutواژههای مصوب فرهنگستانسیاهک ناشی از گونههای جنس اوستیلاگو آوِنه (Ustilago avenae) در یولاف و جو که در آن خوشۀ گیاه همانند گیاهانی که دچار سیاهک آشکار شدهاند سیاه است، ولی تودۀ سیا
سیاهکلغتنامه دهخداسیاهک . [ هََ ] (ص مصغر) بسیاهی زننده . متمایل به سیاه : سیاهک بود زنگی خود بدیداربسرخی میزند چون گشت بیمار. نظامی .|| (اِ مصغر) آفت قارچی در گندم که دانه را سی
سیاهکفرهنگ انتشارات معین(هَ) (اِمصغ .) 1 - سیاه کوچک . 2 - قارچی است انگلی که نوعی از آن از تیرة اوستیلاژیناسه و نوع دیگرش از تیرة تیلتیاسه است ، اراقوا. 3 - لیخنیس .
سیاهکفرهنگ فارسی عمید / قربانزاده۱. (کشاورزی) نوعی آفت قارچی غلات که بیشتر در گندم و جو بروز میکند و خوشه و دانه را به گردی سیاهرنگ تبدیل میکند؛ قرهجه.۲. (صفت) [قدیمی] سیاهرو؛ سیاهچهره.
shipدیکشنری انگلیسی به فارسیکشتی، سفینه، ناو، کشتی هوایی، جهاز، هواپیما، مرکوب، با کشتی حمل کردن، سوار کشتی شدن، فرستا دن
ship-towed long-range acoustic detection systemدیکشنری انگلیسی به فارسیسیستم تشخیص صوتی بلند پروازی کشتی
سیاهکلغتنامه دهخداسیاهک . [ هََ ] (ص مصغر) بسیاهی زننده . متمایل به سیاه : سیاهک بود زنگی خود بدیداربسرخی میزند چون گشت بیمار. نظامی .|| (اِ مصغر) آفت قارچی در گندم که دانه را سی
سیاهک آشکارloose smutواژههای مصوب فرهنگستانسیاهک ناشی از گونههای جنس اوستیلاگو (Ustilago) در گندم و جو و گونههای دیگر گندمیان که بهسهولت پراکنده میشود
سیاهک برگپرچمیflag smutواژههای مصوب فرهنگستانسیاهک ناشی از اوروسیستیس تریتیسی (Urocystis tritici) در گندم که از نشانههای بارز آن خطهای سیاه موازی با رگبرگها در برگ و غلاف است
سیاهک برگی برنجrice leaf smutواژههای مصوب فرهنگستانسیاهک ناشی از اِنتیلوما اوریزای (Entyloma oryzae) در برگ و غلاف برنج که نشانۀ آن لکهها یا رگههای کوچک سیاه و اندکی برآمده است
سیاهک پنهانbunt, bunt smut, common buntواژههای مصوب فرهنگستانسیاهک ناشی از تی لِتیالهویس (Tilletia laevis) و ت. تریتیسی (T. tritici) در گندم که براثر آن محتویات دانه از بین میرود، اما پوشش خارجی آن سالم میماند و درنتی