سیالکوتیلغتنامه دهخداسیالکوتی . [ ل َ ] (اِخ ) (1067 هَ . ق .) عبدالحکیم ابن شمس الدین الهندی السیالکوتی . از علمای معروف هند و دارای تألیفات متعدد است : 1 - تعلیقات (عبدالحکیم الس
نادری سیالکوتیلغتنامه دهخدانادری سیالکوتی . [ دِ ی ِ س َ ] (اِخ ) از شاعران فارسی گوی سیالکوت لاهور هندوستان است . این رباعی را مؤلف تذکره ٔ صبح گلشن به نام او آورده است :من بودم دوش و ی
سیاکوتیفرهنگ فارسی عمید / قربانزادهدرختچهای از تیرۀ گلسرخیان با شاخههای انبوه و خاردار و برگهای سبز تیره که گلهای آن در طب بهعنوان مقوی قلب و ضد تشنج بهصورت دمکرده یا پودر به کار میرود؛
سیکوتینلغتنامه دهخداسیکوتین . (فرانسوی ، اِ) ماده ای است که از برگهای شوکران بدست می آید. (گیاه شناسی گل گلاب ص 108).
نادری سیالکوتیلغتنامه دهخدانادری سیالکوتی . [ دِ ی ِ س َ ] (اِخ ) از شاعران فارسی گوی سیالکوت لاهور هندوستان است . این رباعی را مؤلف تذکره ٔ صبح گلشن به نام او آورده است :من بودم دوش و ی
وارستهلغتنامه دهخداوارسته . [ رَ ت َ ] (اِخ ) وارسته ٔ لاهوری سیالکوتی نامش تل است و برای تحقیق اصطلاحات فارسی به سرزمین ایران قدم گذاشت و سی سال درآنجا بود و کتاب مصطلحات الشعرا
عبدالحکیملغتنامه دهخداعبدالحکیم . [ ع َ دُل ْ ح َ ] (اِخ ) ابن شمس الدین الهندی السیالکوتی از فضلاء سیالکوت لاهور هندوستان . او راست : عقاید السیالکوتی . حاشیه بر تفسیر بیضاوی که ناق
لبیبلغتنامه دهخدالبیب . [ ل َ ] (اِخ ) (الشیخ ) عبداﷲ الملقب باللبیب بن العلامة عبدالحکیم بن شمس الدین السیالکوتی الهندی . او را حاشیتی است بر تلویح سعدالدین تفتازانی . (معجم ال
خالدلغتنامه دهخداخالد. [ ل ِ ] (اِخ ) ضیاءالدین . خالدبن حسین الشهرزوری عثمانی شافعی نقشبندی ، مکنی به ضیاءالدین ابوالبهاء. وی از مشایخ متأخر صوفی و مؤسس طریقه ٔ خالدیة از فرق