سگگویش اصفهانی تکیه ای: kuya طاری: köva طامه ای: kuɹa / kuɹe / kuwa طرقی: köya کشه ای: köva نطنزی: kuya
جایلغتنامه دهخداجای . (اِ) جا. مقام . (برهان ). مطلق مکان . (بهار عجم ) (آنندراج ). لهذا اطلاق آن بر خانه نیز آمده و این خالی از غرابت نیست . (بهار عجم ) (آنندراج ). مکان . مسک
غریبلغتنامه دهخداغریب . [ غ َ ] (ع ص ) هر چیزی نادر و نو.(منتهی الارب ) (آنندراج ). نادر. (غیاث اللغات ) (منتهی الارب ). عجیب و نادر. (فرهنگ نظام ). شگفت . عجیب و غیر مأنوس . (
سگلغتنامه دهخداسگ . [ س َ ] (اِ) پهلوی «سک » (لغت جنوب غربی )، پارسی باستان «سکا» = ایرانی باستان «سپکا» (هرودتس «سپاخا» را در زبان مادی به معنی (سگ ) آورده است ). آریایی «سوآ
تپانچهلغتنامه دهخداتپانچه . [ ت َ چ َ / چ ِ ] (اِ) طپانچه . (برهان ) (انجمن آرا) (آنندراج ). به عربی لطمه خوانند. (برهان ) (انجمن آرا) (آنندراج ). و آن دست زدن بر صورت است در هنگا
سگفرهنگ انتشارات معین(سَ) [ په . ] (اِ.) پستانداری از راستة گوشتخواران که سردستة تیرة خاصی به نام سگ سانان می باشدو دارای نژادهای مختلف است که تاکنون 200 نژاد از آن شناخته شده ، شام