سکسکلغتنامه دهخداسکسک . [ س ُ س ُ ] (ص ، اِ) زمین ناهموار و درشت . (برهان ). || اسبی که راه نداشته باشد و قطره رود. (برهان ). اسبی که راه نداشته باشد و ناهموار و ضد راهوار. (رشی
سکسکفرهنگ فارسی عمید / قربانزاده۱. زمین ناهموار.۲. (صفت) ویژگی اسبی که بد راه برود و سوار را تکان دهد: ◻︎ اسب سکسک میشود رهوار و رام / خرس بازی میکند، بز هم سلام (مولوی: ۲۴۵).
سکسکهگویش اصفهانی تکیه ای: haqqâǰa/haqqeǰa طاری: sekseka طامه ای: heqeǰe طرقی: sekseka کشه ای: sekseka نطنزی: sekseka