سکردیکشنری عربی به فارسیقند , شکر , شيريني , ماده قندي , با شکر مخلوط کردن , تبديل به شکر کردن , شيرين کردن , متبلور شدن
سکرلغتنامه دهخداسکر. [ س َ ] (ع مص ) پر کردن و بستن نهر آب را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (دهار) (تاج المصادر بیهقی ). || افسون کردن کسی را. || (اِ) تره ای است از بهترین تره ها.