سکبالغتنامه دهخداسکبا. [ س ِ ] (اِ مرکب )از سک (سرکه ) + با (ابا). (از حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ). نام آشی است که از سرکه و گوشت و بلغور و میوه خشک پزند و آن چنان است که گندم ر
سکبافرهنگ فارسی عمید / قربانزادهآش بلغور که در آن سرکه بریزند؛ آش سرکه: ◻︎ گر برای شوربایی بر در اینها روی / اولت سکبا دهند از چهره آنگه شوربا (خاقانی: ۲).
سکباجلغتنامه دهخداسکباج . [ س ِ ] (معرب ، اِ) معرب سکبا که نوعی از آش است که از سرکه وبرنج یا بلغور سازند. (غیاث ) (آنندراج ). معرب است وآن نان خورش است که از سرکه و گوشت و ادویه
سکباجلغتنامه دهخداسکباج . [ س ِ ] (معرب ، اِ) معرب سکبا که نوعی از آش است که از سرکه وبرنج یا بلغور سازند. (غیاث ) (آنندراج ). معرب است وآن نان خورش است که از سرکه و گوشت و ادویه