سخنسرافرهنگ مترادف و متضاد۱. سخنپرور، سخنطراز، سخنپرداز، سخنساز، سخنآرا، سخنگستر ۲. شاعر ۳. نویسنده ۴. ناطق، سخندان
سخنسرافرهنگ مترادف و متضاد۱. سخنپرور، سخنطراز، سخنپرداز، سخنساز، سخنآرا، سخنگستر ۲. شاعر ۳. نویسنده ۴. ناطق، سخندان
رشیدلغتنامه دهخدارشید. [ رَ ] (اِخ ) ابن ربیض العذری .مرزبانی او را از سخنسرایان نامی عرب ذکر کرده و گفته است از شاعران مخضرم است . (از الاصابة ج 1 قسم 3).