سَائِقٌفرهنگ واژگان قرآنسوق دهنده (از مصدرسياقه به معناي وادار کردن به راه رفتن است ، در صورتي که راننده در عقب قرار داشته باشد،به عکس قيادت که به معناي کشيدن از جلو است)
سَائِغٌفرهنگ واژگان قرآنگوارا - راحت الحلقوم (سائغ اسم فاعل از سوغ است ، گفته ميشود : ساغ الطعام و الشراب - غذا و شراب روان شد و اين را وقتي گويند که شراب (مايعات آشاميدني ) گوارا باش
سائقلغتنامه دهخداسائق . [ ءِ ] (ع ص ، اِ) ج ، سائقون ، سُوّاق ، ساقة. راننده : ریش را شانه زدی که سائقم سائقی لیکن بسوی درد و غم . (مثنوی ). || راننده ٔ چاروا. (منتهی الارب ) (ش