سيارةدیکشنری عربی به فارسیپيونديست بمعني خود و وابسته بخود و خودکار() خودرو , ماشين سواري , خودرو , اتومبيل , ماشين متحرک خودکار , ماشين خودرو , اتومبيل راندن , اتومبيل سوار شدن , واگن ,
سیارةلغتنامه دهخداسیارة. [ س َی ْیا رَ ] (ع اِ) قافله . کاروان . (آنندراج ) (غیاث ). قافله . (از منتهی الارب ). کاروان . (دهار) (مهذب الاسماء) (ترجمان القرآن ترتیب عادل بن علی 60
سيارة الاجرةدیکشنری عربی به فارسیتاکسي , جاي راننده کاميون , جاي لوکوموتيوران , باتاکسي رفتن , خودروي (هواپيما)