معنی سوش | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

+

ترجمه مقاله

جست‌وجوی دقیق

سوش

گویش مازنی

صدای خفیف جابجایی حیوان که از برخورد با برگ خشکیده حاصل ...

سوش

دیکشنری فارسی به عربی

ورق القصدير

جست‌وجوی مشابه

سوش هاوردن

گویش مازنی

پی بردن به وجود جانور از طریق صدای خس و خاشاک

سوشی

دیکشنری فارسی به انگلیسی

sushi

سوشیانت

لغت‌نامه دهخدا

سوشیانت . [ سُش ْ ] (اِخ ) نجات دهنده . هر یک از موعودان دین زردشتی . در اوستا مکرر از سوشیانتهایی نام برده شده که در آخرالزمان ظهور کنند و غالباً از آخرین سوشی

سوشیانس

واژه‌نامه آزاد

سودرسان - نام اوستاییست

سوشا

واژه‌نامه آزاد

مترادف سوشیانت به معنی منجی - موعود آخرالزمان دین زرتشت

جست‌وجوی مشابه غلط تایپی

shape anisotropy

فرهنگ لغات علمی

ناهمسانگردی شکلی

shavianism

دیکشنری انگلیسی به فارسی

شایان شناسی

shaft of light

دیکشنری انگلیسی به فارسی

شفت نور

shapeable

دیکشنری انگلیسی به فارسی

قابل انعطاف، شکل پذیر، قابل شکل گیری

shaftings

دیکشنری انگلیسی به فارسی

shaftings، میلهها، میله بهم متصل، مواد سازنده ساقه یا میله

جست‌وجوی متن

sosh

دیکشنری انگلیسی به فارسی

سوش

soushy

دیکشنری انگلیسی به فارسی

سوشی

swishes

دیکشنری انگلیسی به فارسی

سوشیده، صدای ضربت تازیانه، پیرومد، صدای فش فش کردن، با صدای فش فش زدن

susie

دیکشنری انگلیسی به فارسی

سوشی

سوشیانت

لغت‌نامه دهخدا

سوشیانت . [ سُش ْ ] (اِخ ) نجات دهنده . هر یک از موعودان دین زردشتی . در اوستا مکرر از سوشیانتهایی نام برده شده که در آخرالزمان ظهور کنند و غالباً از آخرین سوشی