سورینفرهنگ نامها(تلفظ: surin) سُور + ین (پسوند نسبت)) ، منسوب به سُور ، ← سُور . به علاوه (به مجاز) آن که شادمان و مسرور است.
صورینلغتنامه دهخداصورین . [ ص َ ] (اِخ ) موضعی است نزدیک مدینه . ابن اسحاق آرد: چون پیغمبر (ص ) متوجه ٔ بنی قریظه گردید، پیش از آنکه بدانها رسد با تنی چند از صحابه ٔ خود بر صورین
بین السورینلغتنامه دهخدابین السورین . [ ب َنَس ْ سو رَ ] (ع ق مرکب ) میان دو باروی شهر. || (اِخ ) نام یکی از محلات بزرگ کَرْخ در بغداد است . در این محله گنجه های کتابهائی که وزیر بهاءا