سوتکلغتنامه دهخداسوتک . [ ] (اِخ ) تیره ای از طایفه ٔ جانکی سردسیر هفت لنگ بختیاری . (جغرافیای سیاسی کیهان ص 75).
سوتکفرهنگ فارسی عمید۱. آلتی فلزی یا استخوانی که روی لب بگذارند و با آن سوت بزنند.۲. (موسیقی) نوعی ساز بادی شبیه فلوت و با ده سوراخ که با کنار لب نواخته میشود.
سیاتیکلغتنامه دهخداسیاتیک . (فرانسوی ، ص ، اِ) مربوط به تهیگاه . معمولاً نام سیاتیک بعصب نسائی بزرگ (عصب سیاتیک بزرگ ) اطلاق میشود. این عصب از رأس مثلث شبکه ٔ خاصره تولید و در حقیقت دنباله ٔ این رأس است . عصب مزبور درشت ترین عصب بدن است و از بریدگی بزرگ نسایی در زیر عضله ٔ هرمی لگن خارج میشود