سوادیلغتنامه دهخداسوادی . [ س َ ] (ص نسبی ) منسوب به سواد که اصلاً نام عراق است . (الانساب سمعانی ) (لباب الانساب ).
سوادیهلغتنامه دهخداسوادیه . [ س َ دی ی َ ] (ع اِ) گنجشک . (منتهی الارب ). عصفور. (فهرست مخزن الادویه ).
بی سوادیلغتنامه دهخدابی سوادی . [ س َ ] (حامص مرکب ) حالت و چگونگی بیسواد. عامی بودن . امی بودن . (یادداشت مؤلف ). || کم مایگی در دانش و معلومات .
سوادیهلغتنامه دهخداسوادیه . [ س َ دی ی َ ] (ع اِ) گنجشک . (منتهی الارب ). عصفور. (فهرست مخزن الادویه ).
بی سوادیلغتنامه دهخدابی سوادی . [ س َ ] (حامص مرکب ) حالت و چگونگی بیسواد. عامی بودن . امی بودن . (یادداشت مؤلف ). || کم مایگی در دانش و معلومات .