سه گاهفرهنگ فارسی عمید / قربانزاده۱. از دستگاههای هفتگانۀ موسیقی ایرانی.۲. [قدیمی] از شعبههای بیستوچهارگانۀ موسیقی ایرانی.
سه گاهفرهنگ انتشارات معین( ~ .) (اِمر.) یکی از هفت دستگاه موسیقی ایرانی که حزن آور است و از فراق و جور معشوق می گوید.
تخت طاقدیسفرهنگ انتشارات معین( ~ ) (اِمر.) 1 - گوشه ای در دستگاه سه گاه . 2 - نام یک لَحْن از سی لَحن باربد.
زابلفرهنگ انتشارات معین(بُ) (اِ.) 1 - گوشه ای است از موسیقی (در سه گاه ، چهارگاه ). 2 - نام شهری در استان سیستان و بلوچستان .
گاهفرهنگ انتشارات معین[ په . ] (اِ.)1 - آهنگ ، آواز.2 - (پس .)به صورت پسوند در نام های آهنگ های موسیقی به کار رود: سه گاه ، چهارگاه .
گاهلغتنامه دهخداگاه . (اِ) سریر. تخت آراسته ٔ پادشاهان را. (صحاح الفرس ). تخت پادشاهان . (جهانگیری ) کرسی . (مهذب الاسماء). اورنگ . صندلی . عرش : بهرام آنگهی که بخشم افتی بر گا