سهپایةدوغزنیگویش اصفهانی تکیه ای: --------- طاری: seppâ طامه ای: čub-e nere طرقی: ču:nera کشه ای: sepâyamašk نطنزی: --------
آکلغتنامه دهخداآک . (اِ) بعض فرهنگ نویسان ما این صورت را آورده و بدان معنی آسیب ، آفت ، عاهت ، عیب ، عار و آهو و زشتی داده اند. و در کلمه ٔ ده آک ، صورتی از ضحّاک نیز می آورند
درازالغتنامه دهخدادرازا. [ دَ / دِ ] (حامص ، اِ) طول .(دانشنامه ٔ علائی ص 74). درازنا. درازی . کشیدگی . امتداد. مقابل پهنا. خلاف پهنا. بَلخ . درازنای . (انجمن آرا). به معنی درازی
کریهلغتنامه دهخداکریه . [ ک َ ] (ع ص ) ذوالکراهة. (اقرب الموارد). قبیح و ناپسند داشته . (ناظم الاطباء). ناپسند و ناخوش داشته . (منتهی الارب ). رویی که دشوار بود دیدن آن از زشتی
خریفلغتنامه دهخداخریف . [ خ َ ] (ع اِ) فصل پائیز و آن سه ماه است میان تابستان و زمستان که در آن میوه ها چیده میشوند.(ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (از تاج العروس ). وقت برگ ریختن
کاغهلغتنامه دهخداکاغه .[ غ َ ] (اِخ ) نام یکی از دهستانهای سه گانه ٔ بخش دورود شهرستان بروجرد است این دهستان در خاور دورود و باختر الیگودرز واقع از شمال به دهستان جاپلق و از جنو