سهوفرهنگ مترادف و متضاد۱. اشتباه، خبط، خطا، سقط ≠ صواب ۲. سقیم، غلط، نادرست، ناصواب ≠ درست، صحیح، صواب ۳. لغزش ۴. نسیان، غفلت، فراموشی ۵. فراموش کردن ۶. خبط کردن، خطا کردن ≠ صواب
سهولغتنامه دهخداسهو. [ س َهَْوْ ] (ع مص ) غافل شدن . (تاج المصادر بیهقی ) (المصادر زوزنی ) (ترجمان القرآن ترتیب عادل بن علی ص 60). فراموشی . فراموش کردن . غافل شدن . (غیاث اللغ
سهوفرهنگ انتشارات معین(سَ) [ ع . ] 1 - (مص م .) فراموش کردن . 2 - خطاکردن . 3 - (اِمص .) فراموشی . 4 - خطا. ؛ ~القلم لغزش قلم و اشتباه در تحریر.
سقطفرهنگ فارسی عمید / قربانزاده۱. پارهآجر۲. (صفت) [قدیمی] ویژگی کالای پَست و بیبها.۳. [قدیمی] دشنام.۴. [قدیمی] سهو و خطا در گفتن یا نوشتن.۵. (اسم مصدر) [قدیمی] فضیحت؛ رسوایی.۶. (اسم، صفت) [
شتکلغتنامه دهخداشتک . [ ش َ ت َ ] (اِ) در تداول خانگی ، ترشح . ترشح آب ، خاصه آب ناپاک . پاشیده شدن ذرات آب . رشاشه . (یادداشت مؤلف ). پریدن ذرات ریز آب روی بدن یا لباس کسی .
میللغتنامه دهخدامیل . [ م َ / م ِ ] (از ع ، اِمص ، اِ) خواهش و آرزو و رغبت . (ناظم الاطباء). رغبت و خواهش . (آنندراج ). خواهش و رغبت دل . (برهان ). توجه و اشتیاق و شوق و عشق .
غافلدیکشنری عربی به فارسیسهو , غير عمدي , فراموشکار , بي توجه , بي اطلا ع , بي خبر , ناگهان , غفلتا , سراسيمه , ناخوداگاه , ناخود اگاهانه