سهونیلغتنامه دهخداسهونی . [ س َ ] (اِخ ) شعبه ای از ایل چهارلنگ بختیاری که جزء کیومرسی است . (جغرافیای سیاسی کیهان ص 76).
شیخ سهونیلغتنامه دهخداشیخ سهونی . [ ش َ س َ ] (اِخ ) تیره ای از طایفه ٔ کیومرسی ایل چهارلنگ بختیاری . (جغرافیای سیاسی کیهان ص 76).
شیخ سهونیلغتنامه دهخداشیخ سهونی . [ ش َ س َ ] (اِخ ) تیره ای از طایفه ٔ کیومرسی ایل چهارلنگ بختیاری . (جغرافیای سیاسی کیهان ص 76).
حمولهواژهنامه آزادتیره ای از طایفۀ سهونی که جزء شاخۀ چهارلنگ کیان ارثی در ایل بختیاری است. البته صورت صحیح نوشتاری آن هموله است.
حمولهلغتنامه دهخداحموله . [ ح َ ل َ ] (اِخ ) تیره ای از طایفه ٔ سهونی ایل چهارلنگ بختیاری . (جغرافیای سیاسی کیهان ).
کهیشلغتنامه دهخداکهیش . [ ک َ ] (اِخ ) تیره ای از طایفه ٔ سهونی ایل چهارلنگ بختیاری است . (از جغرافیای سیاسی کیهان ص 76).
سادلغتنامه دهخداساد. (اِخ ) تیره ای از طایفه ٔ سهونی ایل چار لنگ بختیاری است .(جغرافیای سیاسی کیهان ص 76). رجوع به سهونی شود.