سهنساءلغتنامه دهخداسهنساء. [ س ِ هَِ / س ِ هَُ ] (ع اِ) آخر و پس همه . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء): هذا سهنساء؛ ای آخر کل شی ٔ. (منتهی الارب ).
سهنساءلغتنامه دهخداسهنساء. [ س ِ هَِ / س ِ هَُ ] (ع اِ) آخر و پس همه . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء): هذا سهنساء؛ ای آخر کل شی ٔ. (منتهی الارب ).
سوزندانلغتنامه دهخداسوزندان . [ زَ ] (اِ مرکب ) کیسه ای که در آن سوزنها رانگهدارند. (آنندراج ). استوانه ای کاواک از چوب یا فلز که در آن سوزن گذارند. (ناظم الاطباء) : به تشریفت چو س
هیوسیامینلغتنامه دهخداهیوسیامین . [ هی ُ ] (اِ) گردی است بی رنگ به شکل سوزنهای ریز و طعم آن نامطبوع است . در آب کمی حل شده ودر الکل و اتر و کلروفرم بخوبی محلول است . معمولاً سولفات ه